گل سرسبد ماه های خداوند...
و رمضان گل سرسبد ماه های خدا شد... خدا در رمضان مهمانی می داد و به مهمان هایش می گفت: هر نفسی که می کشید به من سلام می دهید ، خوابتان هم عبادت است.دعایتان را مستجاب می کنم و اشک هایتان را می بینم. دل تنگی هایتان را می فهمم. رمضان هزار نشانه است که شما ببینید. نشانه هایی که من برایتان گذاشته ام. مهمانی است اینجا. نشانی می دهم دستتان. راه را گم نکنید که منتظرم. سحرها چشم انتظارتان هستم که بیایید اینجا. سحرهای این ماه رنگش فیروزه ای است، بیایید و صدایم کنید که سفره پهن و حاضر است. دلتان هم که تنگ شده سرتان را بلند کنید، نگاهی به آسمان بیندازید، من را خواهید دید. غروب ها هم انتظارتان را می کشم. من توی آسمان هستم. توی زمین هستم و توی صدای اذان هستم. در غروب پیدایم می کنید و در باران مرا حس می کنید، در آفتاب هم هستم ماه را هم که ببینید مرا حس می کنید. همیشه هستم ، صدایم کنید صدایتان را می شنوم: ادعونی استجب لکم...
همیشه بوده ام اما رمضان از نام های من است. من خود پاداش روزه ام. در شبهای تاریکتان من روشنایی ام. فرشتگانم به شما سلام می دهند و شیطان جرات نزدیکی به شما را ندارد. شب هایتان که از من پر شود ، دیگر جایی برای شیطان نمی ماند. قرآن را هم برایتان در این ماه فرستادم تا شاد و رستگار بمانید