فقط چند ثانیه به این عکس دوست نازنینم نگاه کنید، نه به زنی که حجابش مورد اعتراض خواهران نیروی انتظامی است واینک مشتهایش، چادر مامور را به نشان التماس در مقابل پله های مینی بوس حامل بدحجابان، گرفته است.
در امتداد مشت مادر، مشت کوچک دیگری هم به چادر مامور، چنگ انداخته است، کودکی که شانه هایش اگرچه برای تحمل این همه تحقیر شدن و تحقیر شدن کوچک است اما زیر دست و پای مامور و مادر ، حالا دیگر چنان شانه هایش را خم کرده که گویی سنگینی بار فصل سردی از تارخ، از هم اکنون کمرش را شکسته و دارد ضجه می زند. برای تحریک احساسات نیست اگر بگویم؛ هم صدای زنگ گریه اش را می شنوم و هم صدای شکستن استخوانهای کوچکش را.
با او تحقیر شدم و با او ضجه زدم...
منبع:masihalinejad.blogfa.com