سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 تعداد کل بازدید : 203162

  بازدید امروز : 6

  بازدید دیروز : 13

مهر 86 - پرپرواز2

[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

 

 

لینک دوستان

لوگوی دوستان

 

درباره خودم

< >

 

لینک به لوگوی من

مهر 86 - پرپرواز2

 

حضور و غیاب

یــــاهـو

 

فهرست موضوعی یادداشت ها

ادبی[130] . خبری[25] . ادبی 2[17] . حکایت ها[12] . اجتماعی[12] .

 

بایگانی

فروردین 86
اردیبهشت 86
اسفند 85
بهمن 85
دی 85
ابان 85
مهر 85
شهریور85
مرداد 85
تیر 85
خرداد 85
اردیبهشت 85
جملاتی طلا تر از طلا
زندگی زیباست
دانستنی ها
مصاحبه
خبری
سخن روز
خرداد 86
تیر 86
مرداد 86
شهریور 86
مهر 86
ابان 86
اذر 86
دی86
بهمن 86
اسفند86
فروردین 87
اردیبهشت 87
net work
خرداد 87

 

جستجوی سریع

 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

اشتراک

 

 

خداوند، هر بدعت گذاری را دشمن می دارد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

< >

داستان لیوان آب

نویسنده:هانیه .خ::: سه شنبه 86/7/17::: ساعت 9:0 صبح

داستان لیوان آب

استادى در شروع کلاس درس، لیوانى پر از آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند. بعد از شاگردان پرسید: به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟ شاگردان جواب دادند : پنجاه گرم , صد گرم و ...استاد گفت: من هم بدون وزن کردن، نمی‌دانم دقیقاً وزنش چقدر است.
اما سوال من این است: اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم، چه اتفاقى خواهد افتاد.
شاگردان گفتند: هیچ اتفاقى نمی‌افتد.
استاد پرسید: خوب، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم، چه اتفاقى می‌افتد؟
یکى از شاگردان گفت: دست‌تان کم‌کم درد می‌گیرد.
حق با توست. حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه؟
شاگرد دیگرى جسارتاً گفت: دست‌تان بی‌حس می‌شود. عضلات به شدت تحت فشار قرار می‌گیرند و فلج می‌شوند. و مطمئناً کارتان به بیمارستان خواهد کشید و همه شاگردان خندیدند.
استاد گفت: خیلى خوب است. ولى آیا در این مدت وزن لیوان تغییر کرده است؟
شاگردان جواب دادند: نه
پس چه چیز باعث درد و فشار روى عضلات می‌شود؟ من چه باید بکنم؟
شاگردان گیج شدند: یکى از آنها گفت: لیوان را زمین بگذارید.
استاد گفت: دقیقاً. مشکلات زندگى هم مثل همین است.
اگر آنها را چند دقیقه در ذهن‌تان نگه دارید، اشکالى ندارد. اگر مدت طولانی‌ترى به آنها فکر کنید، به درد خواهند آمد.
اگر بیشتر از آن نگه‌شان دارید، فلج‌تان می‌کنند و دیگر قادر به انجام کارى نخواهید بود.
فکر کردن به مشکلات زندگى مهم است. اما مهم‌تر آن است که در پایان هر روز و پیش از خواب، آنها را زمین بگذارید.
به این ترتیب تحت فشار قرار نمی‌گیرید، هر روز صبح سرحال و قوى بیدار می‌شوید و قادر خواهید بود از عهده هر مسئله و چالشى که برایتان پیش می‌آید، برآیید!
دوست من، یادت باشد که لیوان آب را همین امروز زمین بگذار. زندگى همین است!

 



< >

آسان و مشکل

نویسنده:هانیه .خ::: پنج شنبه 86/7/5::: ساعت 9:0 صبح

             آسان و مشکل

در دفترچهءآدرس اشخاص جا داشتن آسان است.
در قلب آنها جا باز کردن مشکل است .

قضاوت در بارهء اشتباه دیگران آسان است
تشخیص اشتباه خود مشکل است .

حرف زدن بدون فکر کردن آسان است .
گرفتن جلو زبان از حرف زدن مشکل است.

اذیت کردن شخصی که ما رو دوست دارد آسان است.
التیام زخم دیگران مشکل است.

عفو و بخشیدن دیگران آسان است .
طلب عفو کردن مشکل است.

تنظیم قوانین آسان است .
ولی رعایت آنها مشکل است

خوابیدن در هر شب آسان است
ولی مبارزه با آن مشکل است.

نشان دادن یپروزی آسان است.
قبول کردن شکست مشکل است.

حظ کردن از یک ماه کامل آسان است .
ولی دیدن طرف دیگر آن مشکل است.

زمین خوردن با یک سنگ آسان است .
ولی بلند شدن مشکل است.

لذت بردن از زندگی آسان است.
ولی ارزش واقعی دادن به آن مشکل است.

قول دادن بعضی چیز ها به بعضی افراد آسان است .
ولی وفای به عهد مشکل است.

گفتن اینکه ما عاشقیم آسان است .
ولی نشان دادن مداوم آن مشکل است .

انتقاد از دیگران آسان است.
ولی خودسازی مشکل است.

ایراد گیری از دیگران آسان است.
عبرت گرفتن از آنها مشکل است.

گریه کردن برای یک عشق دیرینه آسان است.
ولی تلاش برای از دست نرفتن آن مشکل است.

فکر کردن برای پیشرفت آسان است
متوقف کردن فکر و رویا و عمل به آن مشکل است.

فکر بد کردن در مورد دیگران آسان است.
رها ساختن آنها از شک و دودلی مشکل است.

دریافت کردن آسان است.
اهدا کردن مشکل است.

خوندن این متن آسان است .
ولی پیگیری آن مشکل است.

حفظ دوستی با کلمات آسان است .
حفظ آن با مفهوم کلمات مشکل است



< >

خدای بزرگ

نویسنده:هانیه .خ::: چهارشنبه 86/7/4::: ساعت 1:33 صبح
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

روزی ممکن است قایق ما هم به صخره برخورد کند
پل های زیادی هست که باید آنها را ساخت
لحظه های بهتر بالاخره از راه میرسند
یک نکته از دکتر علی شریعتی
شما عظیم تر از آن هستید که فکر می کنید
رسیدن به کمال
فقر
چرا خداوند مادران را آفرید
فلسفه ملاصدرا درباره خدا
نقاشی های ناخودآگاه ، شخصیت شما را آشکار می کند
فرستادن نامه به 500 قرن بعد
[عناوین آرشیوشده]


[ خانه | ایمیل |شناسنامه | مدیریت ]

©template designed by: www.persianblog.com